

با معرفی بیت کوین، افراد و حتی صنایع مختلف به فکر درآمدزایی از آن و یا استفاده از قابلیتهای آن در جهت بهبود یا تغییر مدلهای کسبوکار خود افتادند. سادهترین شکل بهرهبرداری از بیت کوین، درآمدزایی مستقیم از آن به کمک ماینینگ بود. در این روش، اشخاص حقیقی و حقوقی با خرید سختافزار خاصمنظوره تحت عنوان ماینر، به ماینینگ بیت کوین میپرداختند و در بازههای زمانی تقریباً مشخصی، مقداری بیت کوین دریافت میکردند که میتوانستند آن را به پول رایج تبدیل نمایند. درواقع این سختافزارها موتور شبکه بیت کوین را روشن نگه میدارند و شبکه نیز به پاس این کار، پاداشی را به دارنده ماینرهای فعال در شبکه، تخصیص میدهد. زنجیره ارزش و کسبوکارهای مستقیمی مبتنی بر همین روش درآمدزایی از بیت کوین شکل گرفت. خریدوفروش ماینرهای وارداتی که اغلب از کشورهای آسیای شرقی بهویژه چین وارد میشدند و راهاندازی فارم های ماینینگ که فضای فیزیکی برای نگهداری ماینرهای فعال شبکه است، کسبوکارهایی بودند که عده زیادی را مشتاق خود ساخت. علاوه بر این، آموزش نصب و راهاندازی و نگهداری ماینرها، آموزش کیف پول و نقلوانتقال بیت کوین نیز به کسبوکارهای پررونقی در این بازار تبدیل شدند. در کشور ما این کسبوکارها رونق خوبی گرفت و به دلیل سرراست بودن درآمدزایی از آن، صنایع فعال در حوزههای مختلف را به ورود در این زنجیره تحریک و درواقع وسوسه نمود؛ اما دیری نپایید که ورود به این بازار روند صعودی و پرشتاب خود را از دست داد. نوسانات سنگین روی قیمت بیت کوین و نیز کاهش طبیعی درآمدزایی از ماینینگ یا همان پاداشی که شبکه به ماینرها میداد، از هیجان اولیه ورود به این بازار کاست. چندی بعد با ورود و دخالت مقررات گذاران و متعاقب آن انتشار دستورالعمل و مصوبات مختلف، فعالان بازار را با نگرانی مواجه ساخت. این اواخر نیز زمزمه تعرفه گذاری روی برق مصرفی برای ماینینگ و اجرایی سازی آن، نگرانیها را بیشتر و فعالیت در این بازار را با چالش جدی مواجه ساخته است. بدین ترتیب بازار پرسود و بی حاشیه چند سال اخیر ماینینگ بیت کوین و البته سایر رمزارزها در کشور به بازاری آشفته و با عدم قطعیت بسیار بالایی تبدیل شده است که نمیتوان آینده خوشبینانهای برای آن متصور بود.
اما در سویی دیگر، برخی صنایع یک گام فراتر رفته و به فکر استفاده از قابلیتهای شبکه بیت کوین و دیگر رمزارزها برای بهبود کارایی و بازدهی بیشتر کسبوکار فعلی خود افتادند. درواقع آنچه برای این کسبوکارها جذابیت دارد، درآمدزایی مستقیم از ماینینگ بیت کوین نبوده و به دنبال استفاده از امکانات و ویژگیهایی است که خود شبکه بیت کوین یا سایر رمزارها در اختیار قرار میدهند. سادهسازی، بالا بردن امنیت و بهبود شفافیت برخی فرآیندهای کسبوکار از جمله این قابلیتها است. برای مثال، قابلیت استفاده از شبکه بیت کوین بهعنوان یک شبکه پرداخت در حوزه مالی و بانکی، یکی از گزینههای مطرح در این خصوص بود که البته چالشها و مسائل خودش را دارد. محدودیتهای فنی که به ذات و معماری شبکه بیت کوین برمیگردد، چالشی اساسی در پیادهسازی این ایده بود. پردازش تراکنشهای با نوع، حجم و سرعت تراکنشهای شبکه پرداخت رایج بانکی روی شبکه بیت کوین تقریباً قابلاجرا نیست. برای مثال، سرعت و کارمزد انجام تراکنشها وابسته به حجم تراکنشها در این شبکه بوده و برای انواع پرداختهای خرد و کلان و البته بلادرنگ بانکی مطلوب و بهصرفه نیست. خوشبختانه راهکارهایی برای حل این مسائل ارائه شده است. برای مثال، شبکهای با عنوان لایتنینگ، پرداختهای خرد را خارج از شبکه اصلی بیت کوین با کارمزد تقریباً صفر ممکن ساخته است. عملکرد این شبکه شبیه به کیف پولهای اعتباری در شبکه پرداخت کنونی است که کافی است در دورههای مختلف آن را شارژ و به اندازه اعتبار آن، پرداختهای خرد انجام داد. اجرایی سازی چنین ایدههایی برای صنایع مختلف نظیر صنعت مالی، نیازمند پذیرش عمومی است که تاکنون موفقیت زیادی به همراه نداشته است.
در مجموع، رویکرد درآمدزایی مستقیم مبتنی بر ماینینگ، وابسته به نوع دخالت و تصمیمات دولت بوده و رویکرد دیگر که مبتنی بر بهرهبرداری از قابلیتهای شبکه بیت کوین و سایر رمزارزها است، با چالشهای فنی و مسائلی نظیر عدم پذیرش عمومی مواجه است. بدین ترتیب، هرچند بیت کوین و رمزارزها مزایا و فرصتهای جدیدی برای درآمدزایی مستقیم و یا بهبود فرآیندهای کسبوکار را ایجاد کردهاند، ولی هنوز هر دو رویکرد، چالشهای خاص خود را دارند.